سکـــــــــــــــــــــــو ت منتظر |
||||||||||||
وای ، باران؛
باران! شیشه ی پنجره را باران شست. از دل من اما، چه كسی نقش تو را خواهد شست؟! آسمان سربی رنگ من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ. می پرد مرغ نگاهم تا دور وای، باران؛ باران؛ پر مرغان نگاهم را شست. نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان
|
||||||||||||
![]() |